مکانیک خاک

مکانیک خاک شاخه‌ای از مهندسی است که به توضیح رفتار خاک می‌پردازد.

مکانیک خاک (Soil Mechanics) شاخه‌ای از مهندسی است که به توضیح رفتار خاک می‌پردازد. علم مکانیک خاک متفاوت از مکانیک سیالات و مکانیک اجسام صلب است به این دلیل که خاک محیطی است ناهمگون و متشکل از سیالات (معمولا هوا و آب) و ذرات گوناگون (معمولا رس، ماسه یا شن) یا گاهی مواد آلی، مایعات، گازها و ....
 
مکانیک خاک، مانند مکانیک سنگ، پایهٔ علمی لازم برای تحلیل و طراحی در مهندسی خاک و پی، یکی از زیرشاخه‌های مهندسی عمران، را فراهم می‌کند. مکانیک خاک برای تحلیل تغییر شکل‌ها، یا حرکت سیالات در سازه‌های طبیعی یا ساختگی (دست‌ساز بشر) که از خاک ساخته شده‌اند یا زیربنای خاکی دارند و یا سازه‌هایی که در زیرخاک مدفون شده‌اند بکار می‌رود. مانند پی ساختمان‌ها و پل‌ها، دیوارهای حائل، سدها و سامانهٔ خطوط لولهٔ مدفون در زمین. اصول مکانیک خاک در دیگر رشته‌های مهندسی مانند مهندسی زمین‌شناسی، خاک، سازه‌های دریایی، کشاورزی، هیدرولوژی و رشته فیزیک خاک مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
این مقاله به توضیح ذرات تشکیل‌دهندهٔ خاک و چگونگی تشکیل آن‌ها و همچنین تفاوت بین فشار آب حفره‌ای و تنش موثر در اسکلت خاک، خاصیت مویینگی سیالات در فضاهای خالی (حفره‌های خاک)، دسته‌بندی انواع خاک، تراوش و نفوذپذیری خاک، تغییر حجم وابسته به زمان خاک (نشست خاک) در اثر ازدست دادن آب موجود در حفره‌های آن زیر فشار بار، که تحکیم نام دارد، مقاومت برشی و سختی خاک می‌پردازد.
 
ذرات تشکیل‌دهندهٔ خاک و چگونگی ایجاد آن‌ها
-تشکیل
اولین دلیل تشکیل خاک، هوازدگی سنگ است. تمام انواع سنگ‌ها (سنگ‌های دگرگون، آذرین و رسوبی) به قسمت‌های کوچکتر برای تشکیل خاک تقسیم می‌شوند. هوازدگی بر سه نوع است: هوازدگی فیزیکی، هوازدگی شیمیایی و هوازدگی زیستی. فعالیت‌های بشری مانند حفاری، انفجار (مثلا انفجار سنگ‌ها برای ساخت تونل) و از بین بردن مواد پسماند، نیز ممکن است باعث تولید خاک شود. با گذشت بازه‌های زمین‌شناسی خاک‌های دفن‌شده در اعماق زمین ممکن است در اثر دما و فشار بسیار بالا، به سنگ‌های دگرگون یا رسوبی تغییر پیدا کنند و اگر ذوب شوند و دوباره سخت شوند، آنگاه یک چرخه کامل زمینی را طی کرده‌اند و به سنگ آذرین تبدیل شده‌اند.
 
هوازدگی فیزیکی شامل مراحلی مانند: تاثیرات دما بر روی سنگ، یخ‌زدگی و ذوب شدن مجدد آب در ترک‌های سنگ، اثرات باران و باد می‌شود.
 
هوازدگی شیمیایی شامل تجزیهٔ مادهٔ تشکیل‌دهندهٔ سنگ و تبدیل آن به کانی (مادهٔ معدنی) دیگر می‌باشد. مثلا معادن رس می‌توانند از هوازدگی فلدسپار که متداول‌ترین کانی در سنگ‌های آذرین است تشکیل شده باشد.

متداول ترین کانی تشکیل‌دهندهٔ لای و ماسه، کوارتز است که آن را سیلیس نیز می‌نامند و نام شیمیایی آن سیلیس یا اکسید سیلیسیم است. دلیل اینکه فلدسپار بیشتر در سنگ‌ها یافت می‌شود و سیلیسیم در خاک‌ها، این است که فلدسپار حل‌شدنی‌تر از سیلیس است. لای، ماسه و شن، در اصل تکه‌های کوچک سنگ‌های خردشده‌اند.

براساس اتحادیهٔ دسته‌بندی انواع خاک، اندازهٔ ذرات لای بین ۰٫۰۰۲ تا ۰٫۰۷۵ میلی‌متر و بزرگی ذرات ماسه بین ۰٫۰۷۵ تا ۴٫۷۵ میلی‌متر می‌باشد. دانه‌های شن که تکه‌های خردشده سنگ‌اند اندازه‌ای بین ۴٫۷۵ تا ۱۰۰ میلی‌متر دارند. دانه‌های بزرگتر از شن را خرده‌سنگ و تخته‌سنگ می‌نامند.

-انتقال
خاک یا خرده سنگ‌هایی که در اثر عوامل مختلف در مقابل سنگ تولید شده‌اند (رسوب کرده‌اند)، تحت تاثیر فرایند انتقال قرار می‌گیرند، بخشی از آنها از مقابل سنگی که از آن تشکیل شده‌اند کنار می‌روند و توسط عوامل مختلف از محل دور می‌شوند و گروهی در همان جا که سنگ مادر قرار داشت باقی می‌مانند. آن دسته که آنحا باقی می‌مانند را خاک پس‌مانده می‌نامند، گرانیت تجزیه شده مثال خوبی از گروه خاک‌های پس‌مانده‌است. سازوکارهایی که باعث جابجایی خاک‌های تولید شده می‌شوند عبارتند از: گرانش زمین، یخ، جریان آب و باد. وزش باد می‌تواند باعث جابجایی ریگ‌های روان و بادرُفت شود. جریان آب بسته به سرعت آن می‌تواند سنگدانه‌های با اندازه‌های مختلف را جابجا کند. بنابراین خاک‌های منتقل شده بوسیله آب را بر اساس اندازهٔ دانه‌های آن‌ها دسته‌بندی می‌شوند. لای و رس ممکن است در یک دریاچه ته‌نشین شوند و در مقابل شن و ماسه که درشت ترند در بستر رودخانه جمع شوند. خاک‌هایی که در اثر فرسایش بادی ایجاد شده‌اند نیز خود به خود بر اساس اندازه دانه‌ها دانه‌بندی می‌شوند. خوردگی در بستر یخچال‌های طبیعی به اندازهٔ کافی قوی است که بتواند سنگ‌های بزرگ را به اندازهٔ خاک دچار فرسایش کند. خاک‌های جابجاشده در اثر ذوب شدن یخ، خاک‌های خوب‌دانه‌بندی شده هستند و بیشتر اندازه‌های دانه‌ها را در خود جای داده‌اند. گرانش نیز می‌تواند قطعه سنگ‌های بزرگ را به تکه‌های کوچک‌تر خرد کند، این قطعه سنگ‌ها با سقوط از بالای کوه‌ها به سمت زمین در سطح زمین خرد می‌شوند و آنجا تبدیل به خاک می‌شوند، به خاکی که از این طریق ایجاد می‌شود را کوهرُفت می‌نامند.
 
ساز و کار انتقال سنگریزه‌ها بیشترین تاثیر را بر شکل دانه‌ها دارد. برای مثل دانه‌هایی که در بوسیله جریان رودخانه منتقل شده‌اند بیشتر گردگوشه‌اند و دانه‌هایی که در اثر عواملی مانند گرانش ایجاد شده‌اند تیزگوشه‌اند.

ترکیبات خاک
کانی‌شناسی
خاک‌های لای، شن و ماسه، براساس اندازه دانه‌هایشان دسته‌بندی می‌شوند. درنتیجه ممکن است در هردسته انواع گوناگونی از کانی‌ها وجود داشته باشد. کانی کوارتز به‌دلیل پایداری زیادی که نسبت به سایر کانی‌ها دارد متداول‌ترین کانی تشکیلردهنده ماسه و لای است. پس از آن، میکا و فلدسپار بیشتر درمیان کانی‌های لای و ماسه یافت می‌شوند. کانی‌های تشکیل‌دهنده شن، معمولا شبیه کانیرهای تشکیل‌دهنده سنگ مادر (سنگی که دچار فرسایش شده) است.
 
رس بیشتر از کانی‌های مونتموریونیت یا اسمکتیت، ایلیت و کائولینیت یا کائولین تشکیل‌شده‌است. این کانی‌ها تمایل به تشکیل صفحات و لایه‌هایی در بین خود دارند این صفحه‌ها طولی حدود ۷-۱۰ متر تا ۶-۱۰ × ۴ متر و ضخامتی حدود ۹-۱۰ متر تا ۶-۱۰ × ۲ متر دارند و این لایه‌ها سطح مخصوص نسبتا بزرگی دارند. سطح مخصوص (SSA) برابر است با نسبت مساحت دانه به جرم آن. کانی‌های رسی معمولا سطح مخصوصی بین ۱۰ تا ۱۰۰۰ مترمربع بر گرم دارند. به دلیل اینکه این سطح مخصوص بزرگ دانه‌های رسی بر خواص شیمیایی، الکتروستاتیکی و اندرکنش‌های واندروالس آن‌ها تاثیر می‌گذارد، رفتار مکانیکی دانه‌های رسی به میزان آب موجود در حفرات خالی خاک و یون‌های موجود در آب حفره‌ای بسیار حساس است.
 
کانی‌های خاک از اتم‌های اکسیژن، سیلیسیم، هیدروژن و آلومینیوم به شکل‌های مختلف کریستالی تشکیل شده‌اند. این عناصر به همراه کلسیم، سدیم، پتاسیم، منیزیم و کربن حدود ۹۹٪ دانه‌های جامد خاک را تشکیل می‌دهند.

توزیع بزرگی دانه‌ها
خاک از مخلوطی از ذرات با اندازه‌ها، شکل‌ها و کانی‌های مختلف تشکیل شده‌است. از آنجایی که اندازه دانه‌های خاک آشکارا بر رفتار خاک تاثیر می‌گذارد از اندازه دانه‌ها و نحوه توزیع اندازه‌های مختلف دانه‌های خاک در دسته‌بندی انواع خاک استفاده می‌شود. توزیع اندازه دانه‌ها نسبت حضور دانه‌ها با اندازه‌های مختلف در خاک را نشان می‌دهد و اندازه دانه‌ها معمولا در نموداری تجمعی نمایش داده می‌شود مثلا درصد دانه‌های کوچکتر از یک اندازه مشخص را بدست می‌دهد. بزرگی دانه D۵۰ به معنی اندازه‌ای است یا بزرگی دانه‌ای است که ۵۰٪ دانه‌های نمونه خاک از آن کوچکتر است. رفتار خاک بخصوص میزان توانایی خاک در هدایت آب از اندازه دانه‌ها به ویژه دانه‌های کوچکتر تاثیر می‌گیرد به همین دلیل عنوان اندازه موثر به D۱۰، اندازه‌ای که ۱۰٪ دانه‌های خاک از آن کوچکترند، داده شده‌است.

خاکی که دارای محدودهٔ دانه‌بندی وسیع با توزیع ملایم است، خاک خوب‌دانه‌بندی شده می‌نامند. اگر عمدهٔ دانه‌های نمونهٔ خاک، محدودهٔ باریکی از اندازه‌ها باشند آن خاک را یکنواخت دانه‌بندی شده می‌نامیم. اگر در منحنی دانه‌بندی خاک فاصله‌های خالی (دارای گسستگی) بود مثلا اگر در یک نمونه خاک مخلوطی از دانه‌های شن (دانه‌های درشت) و دانه‌های بسیار ریز باشد در این حالت یک فضای خالی یا گسستگی در منحی خاک وجود خواهد داشت زیرا که یک سری از اندازه دانه‌ها در منحنی دانه‌بندی وجود نخواهند داشت. این نوع خاک و خاک با دانه‌بندی یکنواخت هر دو را خاک‌های بددانه‌بندی شده می‌نامیم. روش‌هایی برای اندازه‌گیری توزیع اندازه دانه‌ها در خاک وجود دارد، در روش سنتی که در مهندسی خاک از آن‌ها استفاده می‌شود استفاده از الک و آزمایش آب‌سنجی است.

آزمایش الک
معمول است که برای بدست آوردن توزیع اندازه دانه‌های شن و ماسه از آزمایش الک استفاده شود. روند این کار در ASTM C 136 توضیح داده شده‌است. برای این کار از دسته‌ای از الک‌ها که سوراخ‌های کف آن‌ها دارای اندازه دقیق و مشخص است و این شبکه بندی کف الک به کمک سیم صورت گرفته‌است استفاده می‌شود. به این ترتیب که مجموعه الک‌ها را بر روی هم قرار می‌دهند، الک با سوراخ‌های بزرگتر در بالا و الک‌های ریزتر را در پایین قرار می‌دهند پس از آن خاک خشک که تمام کلوخه‌های آن شکسته شده و تنها دانه‌های خاک در آن حضور دارد را بر روی الگ بالایی می‌ریزند و الک را برای مدت معلومی (استاندارد) تکان می‌دهند تا دانه‌های خاک از آن عبور کند واضح است که دانه‌های با اندازه کوچکتر از سوراخ‌های الک عبور می‌کنند و دانه‌های بزرگتر بر روی سیم‌های الک باقی می‌مانند. این روش برای دانه‌های درشت‌تر خاک منطقی است ولی برای دانه‌های کوچکتر از یک حدی مناسب نیست زیرا دانه‌های بسیار ریز خاک به یکدیگر می‌چسبند و درنتیجه روش الک دیگر جواب‌های مناسبی نخواهد داشت. اگر میزان دانه‌های ریز خاک زیاد باشد ممکن است مجبور شویم اول از روی خاک و دانه‌های خشن آن آب عبور دهیم و پس از شسته شدن ذرات بزرگتر و از بین رفتن کلوخه‌ها، شروع به الک کردن کنیم.

مجموعه‌ای از الک‌های با اندازه‌های مختلف در دسترس است. مرز میان ماسه و لای به دلخواه انتخاب می‌شود. مطابق سامانه اتحادیه دسته‌بندی خاک برای جداکردن ماسه از شن از الک شماره 4# (۴ سوراخ در اینچ) استفاده می‌شود اندازه سوراخ‌های این الک ۴٫۷۵ میلی‌متر می‌باشد و برای جدا کردن ماسه از لای و رس از الک شماره 200# که اندازه سوراخ‌های آن ۰٫۰۷۵ میلی‌متر است استفاده می‌شود. مطابق استاندارد انگلیسی ۰٫۰۶۳ میلی‌متر مرز میان ماسه و لای و ۲ میلی‌متر مرز میان ماسه وشن است.

آزمایش آب‌سنجی
برای دسته‌بندی خاک‌های ریزدانه، دانه‌های ریزتز از ماسه، از حدود اتربرگ آن‌ها استفاده می‌شود و نه از اندازه دانه‌ها. اما اگر برایمان مهم باشد که اندازه دانه‌ها و توزیع آن‌ها را نیز بدانیم آزمایش هیدرومتری روش کارآمدی برای این منظور است. به این ترتیب که مخلوطی از دانه‌های خاک را در آب می‌ریزیم و مخلوط رقیق آب با دانه‌های معلق خاک را در یک شیشه استوانه‌ای می‌ریزیم و استوانه آب را برای مدت طولانی رها می‌کنیم تا دانه‌های معلق خاک دیگر در آب حرکت نکنند. در این حالت از یک آب‌سنج برای اندازه‌گیری چگالی دانه‌های معلق به عنوان تابعی از زمان استفاده می‌شود. برای دانه‌های رس ممکن است چند ساعت طول بکشد تا در آب آرام شوند و برای دانه‌های ماسه چند ثانیه کافی باشد. مباحث تئوری این موضوع و رابطه میان سرعت ته‌نشینی ذرات و اندازه آن‌ها در قانون استوکس بیان شده‌است. جزئیات آزمایش آب‌سنجی در ASTM گفته شده‌است.

برخی ذرات رس ممکن است هرگز در آب آرامش نیابند، این رویداد به دلیل حضور حرکت‌های برانی در آب است. این دسته از دانه‌های خاک در گروه کلوئیدها قرار می‌گیرند.
 
دسته‌بندی خاک
مهندسان راه و ساختمان بر اساس آزمایش‌های کاربری که بر روی نمونه‌های به هم ریختهٔ خاک (خشک شده، الک شده یا قالب بندی شده) انجام داده‌اند دانه‌های خاک را دسته‌بندی کرده‌اند. این دسته بندی، تنها اطلاعاتی در مورد خود دانه‌های خاک می‌دهد و در مورد ساختار خاک یا باربری فشاری آن یا اندازهٔ فضاهای خالی میان دانه‌ها یا توزیع رطوبت درون خاک به ما آگاهی نمی‌دهد.

دسته‌بندی دانه‌های خاک
در آمریکا و دیگر کشورها، برای دسته‌بندی خاک معمولا از سامانهٔ متحد دسته‌بندی خاک استفاده می‌شود. دیگر دسته بندی‌ها عبارتند از استاندارد بریتانیا (BS۵۳۹۰) و سامانهٔ دسته‌بندی خاک آشتو. 
یادآوری می‌شود که آشتو بیش‌تر در راه‌سازی کاربرد دارد.
 
دسته‌بندی ماسه و شن
در سیستم طبقه بندی متحد خاک، شن (با نماد G) و ماسه (با نماد S) براساس اندازهٔ دانه‌ها و توزیع دانه‌بندی دسته‌بندی می‌شوند. در USCS شن به زیرشاخه‌های شن خوب‌دانه‌بندی شده (با نماد GW)، شن بددانه‌بندی شده (با نماد GP)، شن با مقدار زیادی لای (با نماد GM)، شن با مقدار زیادی رس (با نماد GC)، تقسیم می‌شود. این دسته‌بندی برای ماسه نیز دقیقا به همین ترتیب است و ماسه به دسته‌های SM، SP، SW و SC تقسیم می‌شود. ماسه‌ها و شن‌هایی که در آن‌ها مقداری کمی دانه‌های ریز وجود داشته‌باشد و این مقدار قابل صرف‌نظر کردن نباشد در زیرشاخه‌های میانی مانند SW-SC قرار می‌گیرند.

حدود اتربرگ
لای و رس، که اغلب با عنوان خاک ریزدانه از آن‌ها یاد می‌شود، بر اساس حدود اتربرگشان دسته‌بندی می‌شوند؛ حدود اتربرگ عبارتند از حد روانی (با نماد LL یا w_l)، حد خمیری (با نماد PL یا w_p) و حد جمع‌شدگی (با نماد SL) که حد روانی از سایرین پرکاربردتر است. حد جمع‌شدگی برابر است با میزان آبی که خاک می‌تواند ازدست دهد ولی دچار جمع‌شدگی یا کاهش حجم نشده باشد. (کاهش حجمی که در حالت خشکی دچارش می‌شود.)

دسته‌بندی لای و رس
طبق سامانهٔ متحد دسته‌بندی خاک (USCS)، لای و رس، بر اساس ترسیم مقدار نشانهٔ خمیری و حد روانی خاک بر روی جدول حالت خمیری (صفحهٔ شطرنجی) در دسته‌های مختلف قرار می‌گیرند. خط A بر روی این جدول رس (با نماد C در USCS) را از لای (با نماد M) جدا می‌کند. LL=٪۵۰ خاک با خمیری بالا (با نماد H) را از خاک با خمیری کم (با نماد L) جدا می‌کند. خاکی که ویژگی‌هایش آن را در بالای خط A قرار دهد و LL>٪۵۰ داشته باشد، مثلا، در دستهٔ CH قرار می‌گیرد. سایر دسته‌های موجود برای لای و رس عبارتند از: ML و CL و MH. اگر حدود اتربرگ در ناحیهٔ سایه‌خورده قرار گیرند، در آن حالت خاک در دسته‌های دوگانهٔ CL-ML جای می‌گیرد.
 
نیروهای تراوش و فرسایش
وقتی سرعت تراوش زیاد باشد، پدیده فرسایش رخ می‌دهد و این به این دلیل است که دانه‌های خاک در اثر نیروی آب و اصطکاک موجود درمیانشان به یکدیگر ساییده می‌شوند و کم کم خاک دچار فرسایش می‌شود. تراوش به صورت عمودی و به سمت بالا، خود عامل ایجاد خطر در پایین دست پرده آب بند و یا زیر پنجهٔ سد یا یک خاکریز است. فرسایش در اثر تراوش می‌تواند باعث فروریختن سازه و یا ایجاد گودال شود. نشت آب خاک را می‌شوید و از آنجا می‌برد، از محل شروع نشت فرسایش شروع می‌شود و به سمت بالا می‌رود.

فشار تراوش
تراوش فشاری به سمت بالا وارد می‌کند و از تنش موثر موجود در خاک کم می‌کند. وقتی فشار آب در نقطه‌ای از خاک برابر است با تنش عمودی کل در آن نقطه، در نتیجه تنش موثر صفر است و خاک هیچ مقاومتی در برابر تغییر شکل از خود نشان نداده‌است. برای یک لایه سطحی، وقتی گرادیان هیدرولیکی به سمت بالا برابر با گرادیان بحرانی باشد تنش موثر عمودی در لایه صفر می‌شود. در تنش موثر صفر، خاک مقاومت بسیار کمی دارد و لایه‌هایی از خاک که نفوذناپذیرند ممکن است در اثر فشار آب از پایین، به سمت بالا هول داده شوند. به این اتفاق جوشش می‌گوییم، جوشش یکی از دلایل معمول شکست یک خاکریز است. شرط تنش موثر صفر که منجر به نشت آب (فشار) از پایین به سمت بالا روی لایه‌های خاک می‌شود منجر به روانگرایی، ماسه روان و یا جوشش می‌شود. در ماسه روان، دانه‌های ماسه گویی زنده‌اند و مانند آب در جریان، فردی که روی این ماسه ایستاده در آن بلعیده نمی‌شود ولی نیمی از بدنش در آب قرار می‌گیرد و روی آن شناور می‌ماند.

 
تحکیم: جریان گذرای آب
شبیه‌سازی پدیدهٔ تحکیم. پیستون به آب لایهٔ زیرین و یک فنر تکیه کرده‌است، وقتی باری به پیستون اعمل می‌شود، فشار آب افزایش می‌یابد تا با فشار بالایی به تعادل برسد. از آنجایی که آب کم‌کم و به آرامی از سوراخ کوچکی که روی پیستون قرار دارد به بیرون تراوش می‌کند؛ فشار بار کم‌کم از آب به فنر منتقل می‌شود و نیروی فنر آن را تحمل می‌کند.
 
تحکیم روندی است که در طول آن حجم خاک کاهش می‌یابد. اگر تنشی بر خاک اعمال شود و باعث شود که دانه‌های خاک به یکدیگر نزدیک شوند و در هم جمع شوند، درنتیجه حجم خاک کاهش یابد؛ حال اگر خاک اشباع (از آب) باشد، در اثر فشار و کاهش حجم، آب موجود در خاک از میان دانه‌های آن خارج می‌شود. برای اینکه آب از میان دانه‌های یک لایهٔ ضخیم رسی خارج شود ممکن است سال‌ها زمان نیاز باشد ولی برای لایه‌های ماسه‌ای گاهی تنها چند ثانیه کافی است تا آب موجود در خاک در اثر فشار خارج شود.

ساخت یک ساختمان یا هر نوع سازه‌ای روی خاک، ممکن است باعث تحکیم در لایه‌های زیرین خاک شود که در اثر تحکیم، خاک آن قسمت نشست کند و باعث آسیب در ساختمان یا سازه شود. کارل ترزاقی نظریهٔ تحکیم را که دربارهٔ پیش‌بینی میزان نشست و مدت زمان لازم برای رخ دادن آن است گسترش داده‌است. برای بدست آوردن ضریب تحکیم خاک از آزمایش اوئدومتری استفاده می‌شود.

وقتی از روی یک خاک تحکیم یافته باربرداری می‌شود (تنش روی آن از بین می‌رود.) خاک دوباره به حالت اول خود برمی‌گردد و دوباره آب به درون حفره‌های میان دانه‌های آن باز می‌گردد و مقدار فضای خالی میان دانه‌ها، که دراثر تحکیم ازبین رفته بود دوباره بدست می‌آید. اگر بازهم روی خاک بارگذاری صورت گیرد و تنشی به آن وارد شود همزمان با دورهٔ بارگذاری با توجه به شناسهٔ تحکیم خاک، دوباره تحکیم خواهیم داشت. خاکی که قبلا در اثر یک بار خیلی بزرگ دچار تحکیم شده و بعد از روی آن باربرداری شده‌است، خاک پیش تحکیم‌یافته می‌گوییم. بزرگترین تنشی که در گذشته به خاک وارد شده و باعث تحکیمش شده نیز تنش پیش تحکیم یافتگی نام دارد. خاکی که در حال حاضر بیش‌ترین تنش ممکن را دارد تحمل می‌کند و درحال تحکیم است را عادیِ‌تحکیم یافته می‌نامیم. ضریب پیش‌تحکیم یافتگی یا (OCR) برابر است با نسبت بزرگترین تنش موثری که خاک در گذشته تجربه کرده‌است به تنش موثری که هم اکنون تحمل می‌کند. دلیل اهمیت این ضریب در دو مطلب است: یکم، چون میزان فشردگی خاک در حالت عادی‌تحکیم یافته خیلی بیشتر از فشردگی آن در حالت پیش‌تحکیم یافته‌است. دوم، رفتار برشی خاک‌های رسی با توجه به معیارهایی که در مکانیک خاک تعریف شده‌است، وابسته به ضریب پیش تحکیم یافتگی آن‌ها است. خاک‌های پیش‌تحکیم یافته با تنش‌های بزرگ بیشتر تمایل به گشادی و افزایش حجم دارند درحالی که خاک‌های عادی تحکیم یافته بیشتر تمایل به کاهش حجم و انقباض دارند.

حالت بحرانی در ماسه ها
ایدانشجو حالت بحرانی : حالتی است که معمولا در کرنش های بالا، خاک در حجم ثابت، با تنش برشی ثابت، دارای تغییر شکل های مداوم و پایدار می باشد حالت پایدار:حالتی است که توده خاک درحجم ثابت، تنش قائم موثر، تنش برشی ثابت و سرعت ثابت، به طور دائمی تغییر شکل می دهد نقاط تغییر فاز:طبق تعریف به حالتی موقتی گفته می شود که رفتار خاک از حالت انقباضی به حالت اتساعی تبدیل می شود. این نقطه مستقل از آنست که آیا افت موقتی در تنش رخ می دهد یا نه. (Ishihara., 1998) نقاط حالت شبه پایدار: نقاط شبه حالت پایدار به نقاطی گفته می شوند که تمامی ویژگیهای حالت پایدار را دارند، اما شرط تغییر شکل های مداوم را ندارند و بعد از ادامه ی کمی کرنش، تنش های انحرافی دچار تغییر می شود.

رفتار برشی: سختی و مقاومت
مقاومت برشی و سختی خاک تعیین می‌کند که خاک پایدار خواهد بود یا خیر و یا اینکه چقدر در اثر فشار بار تغییر شکل خواهد داشت. داشتن اطلاعات از مقاومت خاک لازم است تا بتوانیم تعیین کنیم که آیا یک شیروانی (خاک شیبدار) پایدار خواهد ماند، یا یک ساختمان یا پل چه مقدار نشست خواهد داشت، و یا تنش محمدود کننده روی یک دیوار حائل چقدر خواهد بود. مهم است که شکست عناصر خاک را متفاوت از شکست کل یک سازه خاکی (مانند: پی ساختمان، شیروانی و یا دیوار حائل) بدانیم. برخی عناصر خاک ممکن است قبل از شکست سازه، به اوج مقاومت خود برسند. برای تعیین «مقاومت برشی» و «نقطهٔ تسلیم» خاک از روی منحنی تنش - کرنش، می‌توان از معیارهای مختلف استفاده کرد.
 
اصطکاک و قفل و بند میان دانه‌ها
خاک، آمیخته‌ای از دانه‌ها است که این دانه‌ها، گاهی دارای ویژگی چسبندگی اند (سیمانی شدن) و گاهی اصلا این ویژگی را ندارند؛ درحالی که سنگی که این دانه‌ها از آن جدا شده‌اند، شامل مجموعه‌ای از دانه‌های مختلف بوده‌است که با پیوندهای شیمیایی به یکدیگر چسبیده بودند. مقاومت برشی خاک در درجهٔ اول، از اصطکاک داخلی میان دانه‌ها ناشی می‌شود، بنابراین مقاومت برشی در یک صفحه تقریبا متناسب است با تنش موثر عمود بر سطح آن صفحه. خاک از قفل و بند (اتصال داخلی) میان دانه‌ها، مقاومت برشی زیادی بدست می‌آورد. اگر دانه‌ها به صورت خیلی متراکمی به یکدیگر متصل شده باشند در اثر تغییر شکل برشی تمایل به دور شدن از یکدیگر دارند.

سازه، ساختار و شیمی
علاوه بر اصطکاک داخلی و اتصال میان دانه‌های خاک (چسبندگی)، به عنوان عوامل موثر در مقاومت آن، سازه و ساختار خاک نیز در رفتار آن نقش مهمی بازی می‌کنند. سازه و ساختار، شامل عواملی است نظیر: فاصله‌های میان دانه‌ها جامد و نظم آن‌ها و توزیع آب در فضای میان آن‌ها یا در مواردی نیز مواد سیمانی در فاصلهٔ میان دانه‌ها تجمع پیدا می‌کنند. رفتار مکانیکی خاک از چگالی دانه‌های جامد، سازهٔ آن‌ها، آرایششان و میزان سیال موجود در فضای میان آن‌ها و توزیعش (مانند آب یا هوا) تاثیر می‌گیرد. البته، عوامل دیگری مانند بار الکتریکی دانه‌ها، ویژگی‌های شیمیایی آب حفره‌ای و پیوندهای شیمیایی میان دانه‌ها (سیمانی شدن دانه‌های مرتبط با یکدیگر در اثر عواملی نطیر بلوری شدن دوبارهٔ کربنات کلسیم) نیز وجود دارد.

برش زه‌کشی‌شده و زه‌کشی‌نشده
حضور یک سیال تقریبا تراکم‌پذیر مانند آب در فضای حفره‌ای درون خاک بر افزایش و کاهش حجم فضاهای حفره‌ای خاک تاثیر می‌گذارد. اگر این فضاهای حفره‌ای از آب اشباع باشد، برای افزایش حجم خاک باید آب به درون حفره‌های درون آن مکیده شود تا این حفره‌ها را پر کنند. به همین ترتیب اگر خاک بخواهد کاهش حجم داشته باشد، ناچار باید آب از داخل حفره‌هایش خارج شود تا حجم کل خاک کاهش یابد. افزایش حجم حفره‌های هوا در خاک باعث ایجاد فشار منفی در آب می‌شود و باعث مکیده شدن آب به درون حفره‌ها می‌گردد و درمقابل اگر حجم حفره‌ها کاهش یابد، فشار آب حفره‌ای مثبت ایجاد می‌شود و آب به بیرون از حفره‌ها هول داده می‌شود.

آزمایش‌های برش
مقاومت خاک را می‌توان در آزمایشگاه با استفاده از آزمایش برش مستقیم، آزمایش سه محوری، آزمایش برش ساده، آزمایش رها کردن مخروط و آزمایش برش پره بدست آورد. البته امروزه ابزارها و روش‌های گوناگون دیگری برای این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد. آزمایش‌هایی که برای بدست آوردن مقاومت و سختی خاک در محل مورد استفاده قرار می‌گیرند (آزمایش‌های درجا) عبارتند از آزمایش نفوذ مخروط و آزمایش نفوذ استاندارد.

سایر عوامل
از دیگر عوامل موثر بر رابطهٔ تنش - کرنش خاک و درنتیجه مقاومت برشی آن، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
ترکیبات خاک (مواد پایه‌ای خاک) کانی‌شناسی، اندازهٔ دانه‌ها، توزیع اندازهٔ دانه‌ها، هندسهٔ دانه‌ها، نوع و محتوی سیال حفره‌ای موجود در خاک و یون‌های موجود در سیال حفره‌ای.

حالت (اولیه): بوسیلهٔ نسبت خلاء اولیه، تنش موثر عمودی و تنش برشی (پیشینهٔ برش) تعریف می‌شود. حالت خاک را می‌توان با عبارت‌هایی مانند: شُل، متراکم، پیش‌تحکیم یافته، عادی تحکیم یافته، سخت، نرم، انبساطی، انقباضی و ... تعریف کرد.

سازه: مفهوم سازه بر می‌گردد به آرایش دانه‌ها در تودهٔ خاک، روشی که بوسیلهٔ آن دانه‌ها در یکدیگر متراکم یا توزیع شده‌اند. مفاهیمی مانند لایه‌های خاک، اتصالات درونی، صیقلی بودن سطح سنگ، ویژگی‌های سیمانی شدن (چسبندگی) و ... را می‌توان به این مفهوم مرتبط کرد. سازهٔ یک خاک را می‌توان با استفاده از عباراتی مانند دست نخورده، به هم خورده، متراکم، دارای چسبندگی، لایه لایه، دانه‌ای، دارای ویژگی ورقه ورقه شدن، همگن، ناهمگن و ... توصیف کرد.

شرایط بارگذاری: مسیر تنش موثر در حالت‌های زه‌کشی‌شده، زه‌کشی‌نشده، نوع بارگذاری از نظر بزرگی بار، نرخ بارگذاری (ایستایی یا دینامیک بودن بار) و پیشینهٔ بارگذاری (دوره‌ای، یکنواخت)
 
فشار جانبی خاک
مفهوم فشار جانبی خاک، برای برآورد میزان فشار جانبی وارده (عمود بر فشار جاذبه زمین) از سوی خاک بر سازه‌است. این تنش معمولا بر دیوارهای حائل وارد می‌شود. ضریب فشار جانبی خاک K برابر است با نسبت فشار جانبی (افقی) به فشار عمودی، برای خاک‌های چسبنده (K=σh/σv). سه نوع ضریب فشار جانبی وجود دارد: فشار در حالت ساکن، فشار محرک و فشار مقاوم. فشار در حالت سکون زمانی است که هنوز هیج آشفتگی در خاک ایجاد نشده‌است. فشار محرک زمانی اتفاق می‌افتد که دیوار در اثر فشار جانبی وارده از خاک دور می‌شود و در اثر کاهش تنش جانبی می‌تواند باعث گسیختگی برشی شود. فشار حالت مقاوم زمانی است که دیوار به خاک فشار وارد می‌کند و به سمت آن هول داده می‌شود و اگر میزان این تنش وارده خیلی زیاد شود ممکن است باعث گسیختگی در تودهٔ خاک شود. امروزه روش‌های تجربی و تحلیلی زیادی برای محاسبهٔ فشار جانبی وجود دارد.

ظرفیت باربری
ظرفیت باربری خاک مقدار تنش تماسی میانگین بین خاک و شالوده است که به گسیختگی برشی خاک منجر شود. تنش باربری مجاز مقدار ظرفیت باربری است که به وسیله ضریب اطمینان تقسیم‌بندی شده است. بعضی مواقع در محل‌هایی با خاک نرم، خاک زیر شالوده بارگذاری شده می‌تواند نشست‌های زیاد بدون رخ دادن گسیختگی برشی حقیقی داشته باشد. در بعضی موارد، تنش باربری مجاز با توجه به حداکثر نشست مجاز محاسبه می‌شود.

منبع: ویکیپدیا