برج شهر فیلادلفیا؛ لویی کان و ترکیب عمودی غلافهای سازه و زیستی
لویی کان و آن تینگ در طراحی پروژه آیندهنگرانه برج شهر با هم همکاری داشتند. این برج در اواخر دهه 1950 برای شهر فیلادلفیا طراحی شد اما هرگز به مرحله اجرا نرسید.
لویی کان و آن تینگ در طراحی پروژه آیندهنگرانه برج شهر با هم همکاری داشتند. این برج در اواخر دهه 1950 برای شهر فیلادلفیا طراحی شد اما هرگز به مرحله اجرا نرسید. اگرچه از آنجایی که پروژه هم بعد تجسمی معمارانه قوی داشت و هم به لحاظ بصری فاخر مینمود، در نمایشگاهی به این منظور در دهه 1960 در موزه هنرهای مدرن به نمایش درآمد. برج شهر برای شهر فیلادلفیا طراحی شد. این شهر زادگاه لویی کان بود. در طول دهه 1950، کان به بررسی دقیق شهر پرداخت و یکسری از طراحیها را برای تغییرات بنیادین در مرکز شهر فیلادلفیا پیشنهاد داد.
در طول تحقیق در شهر فیلادلفیا، کان شروع به توسعه نوع جدیدی از برج اداری کرد. پایه این برج یک سازه چهارضلعی بود. کان همیشه بهدنبال ساختمان با سازهای پیوسته بود که ارزش مواجهه برای عبور از مرزهای زمان را داشته باشد. او به انتقاد از ساختمان سیگرام، طراحیشده توسط میس ون دروهه پرداخت. به گمان او پرداخت معمارانه آن برج فاقد اصول ساختاری مشخص بود. در مقایسه، برج شهری فیلادلفیا فرمی حاصل از نتیجه خالص یک سازه یا ساختار منظم بود. مدل نهایی برج یک سازه سه بعدی صعودی به شکل زیگزاگی بود. چند هسته چرخشی عمودی در سرتاسر سازه وجود داشت.
این سازه فضاکار از بتن پیشساخته تشکیل شده بود و از نظر مفاصل سازهای اغراق زیادی در آن دیده میشد که البته همه آنها بهعنوان سازه درونی طراحی شده بودند. مفاصل یا بخشهای درشت توخالی حاوی پلکانهای عمودی بودند. این بخشهای درشت توخالی برای کان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بودند. خود او در نگرهای تاریخی و با تاکید بر پر و خالیبودن بنا و عناصر تشکیلدهندهاش، به دوره گوتیک اشاره میکند.
در دورههای گوتیک، معماران از سنگهای پُر بناها را میساختند اما الان ما از سنگهای توخالی بنا میسازیم. فضاها با تعدادی از سازهها تعریف میشوند که بهعنوان اجزای سازنده از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. این فضاها از نظر مقیاس از خلأهای پنل عایق، خلأ هوا، نورگیری و چرخش گرما و حرارت، تا فضاهای بزرگ و قابل راهرفتن و زندگیکردن تشکیل شدهاند. میل به بیان خلأها در طراحی سازه بهطور مثبت با توجه بیشتر و فعالیت بیشتر در توسعه چارچوبهای فضا مشخص بود. تیپولوژی سازه یکی از اجزای شاخص برج است. اگر برج را بهخوبی بشناسیم، درمییابیم این برج سازهای باز نیست بلکه یک فرم جامد مسطح چندگانه است. طراحی برج شهر بازتاب نبوغ در فرم هندسی و مکانشناسی است که لویی کان مکررا آن را به تاثیر آن تینگ نسبت میداد.
المانهای منطقی که لویی کان در پلان تینگ بهکار برد، در بیان کاملا قویتر بودند و شکل هندسی منظمی به ساختمان داده بودند. این شکل منطقی عمیقا تاثیر آن تینگ و علاقه او به فرم غیرساختمانی در شکل شاعرانهاش را بروز میدهد. شاعرانگی در ترتیب هندسی اثر دیده میشود، درحالیکه تینگ مایل به درک حالت مستحکم و سهبعدی ساختمان با همان ترکیب هندسی است و استقرار ساختمان و مکان تفکیک عناصر سازهای از عناصر حجمی را ملاک قرار داده است، توانایی فوقالعاده کان در تصور وضعیتهای کاملا سهبعدی و تنظیمات برج، چارچوب فضا را با فرآیندهایی پرداخت میکند که بر اساس شکلگیری روابط هندسی خاص بیقرار میشوند.
ترکیب این دو نیرو از یکسو شاعرانه و از سوی دیگر منطقی، هنر معماری را به سمت و سویی جدید میدهد؛ سمت و سویی که به این کالبد از درون تهی ولی پیکرهتراشانه بعدی جنسیتی نیز میدهد، به گمان آن تینگ طراحی در بهترین حالت خود ملغمهای از مردانگی است که بهطور برجسته و شاخص با زنانگی تعدیل و به این ترتیب دوباره درونگرا شده است. این ترکیببندی امکان تشخیص تمام احتمالات چندگانه و پیچیده مجموعه از زمان و فضا را میدهد. پروژه برج شهر بهعنوان بخش اصلی طرح توسعه، چارچوبهای فضایی و ایده رشد از اهمیت زیادی برخوردار بودند. این فریمهای معماران دهههای 1940و 1950 و 1960 را قادر به توسعه سازههای مدوله از بخشها و قسمتهای آرمانشهری میکرد. اثر این سازهها بر سازمان فضاها نیز بسیار عظیم بود. این گرایش در آثار معماران بسیاری همچون گراهام بل، ریچارد باکمینستر فولر، فومی هیکو ماکی، الیس و پیتر اسمیتسون و رینر بانهام نیز دیده میشود.
پروژه برج شهر موقعیت آشکاری در رشد ایدههای لویی کان و دستیارش آن تینگ دارد. یکی از بنمایههای آشکار در تمام پروژههای اواخر دهههای 1940و 1950و 1960 لویی کان همین استفاده از فریمها و چارچوبها و دستهبندیها و سلولها برای سازماندهی فضایی است. بنمایههای دیگر شامل الگوی رشد، ارگانیسمهای حاکم بر کلیت بنا، توپولوژی ساختار و مونومنتالبودگی بناست، این پروژه ساختاری را شکل میدهد که به بررسی پیوستگی و رشد در مقیاس بناهای یادبودی میپردازد. بسیاری آن تینگ ـ معشوقه و همکار لویی کان ـ را ایدهپرداز اصلی این پروژه میدانند، چراکه او تلاشش را بر گرهزدن الگوهای افلاطونی هندسی با مقیاس کلان موکد ساخت و البته به موازات بعد انسانی را نیز به این ساختار مکانیکی افزود.